تعلیم و تربیت در ایران باستان
تعلیم و تربیت در دوره مادها:
از
نحوه تعلیم و تربیت رسمی مادها اطلاع دقیقی در دست نیست. اما تا حدی
تعلیم و تربیت و اجتماعات مادها را میتوانیم از کیفیت تعلیم و تربیت
هخامنشیان حدس بزنیم زیرا هنگام تسلط بر مادها تمدن آنها را اخذ کردند؛
مادها خط میخی را از آشوریها گرفتند. و الفبای «سی و نه» حرفی را مادها از
خطوط میخی آشوری ساختند و این خط از مادها به پارسیها رسیده است مادها
سبب شدند که به جای لوح گلی از کاغذ پوستی و قلم استفاده شود.
تعلیم و تربیت در دوره هخامنشیان:
با
پیدایش هخامنشی جامعهی ایرانی بر اساس اصول مذهبی مشخصی بنا گردید و
آموزش و پرورش آن متکی به تجویزات و دستورات مذهبی بود. دین زرتشت و کتاب
اوستای او مبانی آموزش و تمدن ایران شد و پیروان آن فضیلت و هنرهای کامل
انسانی را می آموختند و برای کسب عادات مردانه وقتی سالم و قوی تربیت می
شدند. هدف اصلی آموزش و پرورش ترکیبی از پرهیزکاری، سلامت جسم، وطنپرستی و
میهن دوستی بود. برای این منظور پسران باید زیر نظر معلمان خصوصی دوره
تربیتی خود را همراه با انضباطهای سخت طی کند. قدرت و اقدام سریع و دقیق
در مقابل خطرات، چالاکی در عمل، تحمل سختی و فشار، صبر و از خود گذشتگی و
شجاعت در میدان نبرد خبر نکات اصلی آموزش و پرورش در دوران هخامنشیان بود.
آموزش و پرورش ساسانیان یا بعد از اسکندر:
در دوران حکومت یکصد و سی ساله اسکندر و جانشینانش و نیز حکومت اشکانیان فرهنگ و آموزش و پرورش ایران تحت نفوذ افکار یونانیان در فلسفه و علوم قرار داشت و این تأثیر به طور قابل توجهی در طی دوران بسیار طولانی عمیقاً در تعلیم و تربیت ایرانیان در دوره ساسانی گسترش یافته بود. اما در تمام دوران طولانی انقیاد و تسلط بیگانگان زندگی علمی، هنری و فرهنگی کایران تداوم خود را از دست نداد. ایران ساسانی که بین امپراطوری یونان و روم از یک طرف و هند و چنین از طرف دیگر قرار داشت بیش از چهار قرن مرکز مبادلات علم و فرهنگ بین شرق و غرب بود. در دروه ساسانیان کشور دارای تحصیلات عالیه نیز بود و در آکادمی یا دانشگاه جندیشاپور رشتههای مختلف نظیر، ادبیات، فلسفه، نجوم، حقوق، سیاست، حسابداری و اقتصاد، اخلاقیات، الهیات، دین و پزشکی تدریس میشد.
آیینهای ایران باستان:
زرتشت: در اوایل بهار شهرو گه یا مدرگه (این شهر در آذربایجان واقع بوده است)
نوزادی با لبی خندان پا به این دنیا میگذاد و دوران تربیت خود را در دامن مادری شجاع و خردمندی و پدری هوشیار طی میکند و در سن چهارده سالگی با بسیاری از رازهای آفرینش آشنا بود. زرتشت آن طور که خود میگوید بعدها به وسیله «وهومن» پندار نیک به رازهای آفرینش آگاه میشده و به شناسایی آفریدگار یکتا کامیاب میشود و به ترویج دین خود و تعلیمی که بر پایه «پندار نیک، گفتار نیک، کردارنیک، است» است میپردازد.
نام کتاب زرتشت «اوستا» و به خط دین وبیره میباشد و هنوز از کاملترین الفبای جهان است.
دین میترایی:
میترا یا میتراوس خدای هند و ایران باستان است آیین این الهه به وسیله اقوام مهاجر، هند و اروپایی به هند، شمال بین النهرین و ایران وارد شدند میترا بعداً به عنوان الهه نور مورد پرستش قرار گرفت و میتراگراها بر عدل و مساوات تأکید فراوانی داشتند.
آیین مانی:
مانی از بابل برخاسته است. او خود را خاتم الانبیایی میخواند که مسیح در انجیل وعده ظهورش را داده بود. مانی جهانی اطراف را به صورت مصور نشان داده است و کتاب به نام:«ارژنگ یا ارتنگ» را به او نسبت دادهاند. مانی معتقد است که کالبد انسان مظهر ظلمت است که نور در آن زندانی است.هر کالبدی که باعث نگهداری روح نشود، اهریمنی و شیطانی است.