برای مطالعه درباره آموزش و پرورش در ایران باستان در درجه اول روایات و گزارشهای مورخان یونانی،اسناد مصریان و بابلیان سودمند به نظر می رسد.چون از خود شاهان هخامنشی سند و اسنادی از این دست باقی نمانده و از خلال کتیبه ها نیز در زمینه این موضوع چیزی عاید پژوهشگران نمی شود،لذا باتوجه به اصول کلی متدوال در نزد آریایی ها و اقوام و ملل آریایی می توان تصویر متعارفی از نظام تعلیم و تربیت در ایران عصر هخامنشی دست یافت.کتیبه ها و الواح عصر هخامنشی و آثار باستانی مانند کاخ ها و سایر بناها طبعا راه گشا در این زمینه هستند،ولی به نحوی که در شیوه های پژوهشی علمی متداول است،پاسخگو نیستند.سابقه بس کهن تمدن ایران بیانگر حاکمیت تشکیلات آموزشی بر جوامع ایران قدیم بوده است که به کمک آن می توان فرزندان خود را به فراگرفتن علوم و فنون وادار نمایند.تحولات سیاسی،نظامی و فرهنگی گسترده ای که در طول تاریخ ایران باستان روی داده است،طبعا بر نظام آموزش و پرورش تاثیر داشته و تغییرات قابل ملاحظه ای را در سازمانهای علمی و تربیتی ایران باستان موجب شده است.
پژوهشگران، ایرانیان باستان را از علاقه مند ترینمردم جهان قدیم به قانون و رعایت آن می دانند.قوانین در کوچکترین بنیادهای اجتماعی ایران باستان به اجرا در می آمده است.